بیداران

  دادخواهی برای حقیقت و عدالت

بازگشت به صفحه نخست > ادبيات پايداری > «رنج ماندگار»

«رنج ماندگار»

شنبه 23 اكتبر 2010

از زندانهای شهرستانها در دهه ۶۰ خورشیدی کم می دانیم. شاید شنیده باشید که زندان عادل آباد شیراز از مخوف ترین زندانها در آن دهه سیاه بوده است. فریبا ثابت در کتاب خاطراتش گوشه هائی را از بند زنان شیراز به ما نمایانده است.

این بار با کتاب «رنج ماندگار» نوشته جهانگیر اسماعیل پور بیشتر با زندان سپاه و عادل آباد آشنا می شویم. و این بار تلخی و دهشت زندان با مایه طنز آمیخته است. طنز و شوخی در همه زندانها وجود داشته و به زندانیان کمک می می کرده که شرایط جهمنی را تاب آورند. ولی این جنبه در خاطره نویسی های زندان کمتر خود را نشان داده است.

این کتاب به تازگی توسط نشر باران به چاپ رسیده است. جهانگیر اسماعیل پور از انگیزه خود در نوشتن این کتاب می نویسد:

«از این قلم که برنیامد، اما تلاش بر این بود که یاد خاموش شدگان به ستم و آنچه بر آنان رفته، زنده نگه داشته شود، همه آنان و بی هیچ اما و اگری در اعتقادات و ظرفیت هاشان. آنانی که در گوشه حیات خانه و باغچه پدری به کام خاک افرو رفتند و آنانی که در گورهای بی نام و نشان و گودالهای جمعی در «لعنت آباد» ها آرمیده اند. به یقین همه آنان در سینه خلوت نشینان جان بدربرده از موج حادثه جاوادنند.

تلاشم بر این بود که این نوشته صدای بازماندگانی باشد که سالهاست در چله سکوت تحمیل شده گرفتارند. لهیب آتش سوزان سینه های آنها حکایت جهل و ستمی است که انگار پایانی ندارد. روایت آنها حدیث دشوار انسان بودن و سرگذشت آدمی است و بس.»